وقتی پیوندهای خانوادگی مانع گسترش پیوندهای اجتماعی ما میشود:
- «نمی دونم چرا وقتی راهنما می زنم، ماشین عقبی از همون سمت رَمّ میکنه!!» این عبارات نقل قول یکی از دوستان است که در یک شبکه اجتماعی منتشر شده بود. صحنههایی از این قبیل برای افرادی که موفق شدند از ترس از رانندگی در اتوبانها یا معابر شهر تهران جان سالم به در ببرند و به اصطلاح راننده بشوند، نه تنها ناآشنا نیست که بخشی از تعالیم رانندگی غیر رسمی است که معمولاَ هم فقط از طریق دانش تجربی به اصطلاح اینکارههای فامیل، دوست و آشنا به عنوان بخشی از فنون رانندگی مخصوص در تهران آموزش داده میشود.
- «زرنگ باش بچه» این عبارت گرچه نقل قول است اما نیازی به ذکر منبع نقل قول ندارد چون تقریباَ بسیاری از ما این جمله را در دوران کودکی، نوجوانی و یا حتی جوانیمان از پدر و مادر خود شنیدهایم. زمانی که قرار بود به ما یاد بدهند که چطور باید از پس خودمان در مدرسه و کوچه و محله بربیاییم.
- بر اساس تحقیقات اضطراب و ناایمنی در سنین پیش از دبستان (4 تا 6 سال)، که سن استقلال و اجتماعی شدن کودک نیز میباشد، در بین کودکان ایرانی بیش از کودکان غیر ایرانی است.
- براساس نتایج تحقیقات در هیچ کشوری جز ایران گزارشی وجود ندارد مبنی بر اینکه دخالت خانواده همسر یک عامل پیش بینی کننده طلاق باشد.
مطالب مطرح شده هر کدام قطعه ای از پازل اجتماعی شدن در ایران است. آنجا که تعالیم اجتماعی که در خانواده میآموزیم ما را به سمت و سوی برقراری پیوند با «غیرخودیها» و «مردم آن بیرون» سوق نمیدهد. حالا این غیر خودیها یا بچههای مدرسهاند، یا سرنشینان اتومبیل کناری در اتوبان، یا حتی نامزد و همسر افراد خانواده مان و شاید اهالی یک کشور آنورتر.
یقیناَ این موضوع تحلیل های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خاص خود را می طلبد؛ اما از نظرگاه پویششناسی روانی، سهگانه مادر، پدر و کودک در این میان اهمیت بهسزائی دارد. به نظر میرسد استقلال و جدائی روانشناختی از مادر درونی شده به عنوان یک تکلیف رشدی در خانوادههای ما با چالش روبروست. چالشی که میتوان آن را پدیده «من و مامامنم اینا» نامید. ریشه این پدیده را نیز باید در سبک ارتباطی پدر و مادر کودک در رابطه زن و شوهری شان جستجو کرد. رابطهای که درآن پدر به دلیل درگیری افراطی با کار غایب است و مادر تمام عشق و انتظاراتش را روی کودک میریزد. این مساله به نوبه خود موجب دشواری در جدائی روانشناختی کودک و برقراری و گسترش پیوندها اجتماعی وسیعتر میگردد. از این رو گسترش آگاهی در این زمینه و بازنگری و ترمیم این سبکهای ارتباطی و شیوههای پرورشی میتواند در حرکت به سمت جامعهای پیشرو که مناسباتی فراتر از قوانین عشیرهای بر آن حاکم است نقش قابل توجهی داشته باشد.
برگرفته از سایت شبگار