تحلیل خشونت در فضای مجازی با استفاده از مفهوم ماسک و اسطوره گلم

شبکه های اجتماعی روز به روز گسترده تَر میشوند. به موازات همه گیر شدن استفاده از فضای مجازی و نیز بسط آن به اگثر قلمروهای زندگی، زمینه برای بروز انواع آسیب در این حیطه فراهم می شود. آسیب هایی همچون کم رنگ تر شدن روابط واقعی و انزوا، مشکلات و تعارضهای هویتی و ارزشی، تسهیل و بروز بروز انواع جرم و بیماری. خشونت در فضای مجازی یکی از این آسیبهاست.

نمودهای این خشونت میتواند پهنه وسیعی را در برگیرد. خشونت کلامی، توهین و تحقیر، خشونتهای رفتاری مثل هک کردن، ساخت و انتشار تصاویر و برنامههای مروج خشونت، فاش کردن اسرار خصوصی افراد تنها نمونه های رایج خشونت در فضای مجازی هستند. فضای مجازی به واسطه فراهم کردن نوعی ماسک (نقاب) و پرده و حجاب برای کاربران، امکان بروز و نمود بخشهایی از هویت فرد را بدست میدهد که در دنیای بیرون به دلیل فشار هویت بیرونی مجال بروز نمی یابد.

در این بیان، فضای مجازی به مثابه نوعی نقاب در نظر داشته میشود که به قول اسکار وایلد (نویسنده شهیر ایرلندی) اگر به بشر داده شود، از پشت آن حقیقت را به ما میگوید؛ حقیقتی که بشر کمتر بر زبان جاری میسازد. یا به قولی دیگر از زبان حافظ این فضای مجازی خلوتی فراهم میکند که در آن مجال بروز “آن کار دیگر” بروز میکند (واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند/ چون به خلوت میروند آن
کار دیگر میکنند).

آن کار دیگری که در بسیاری جاها غیر اخلاقی است . در ادبیات روانکاوی همیشه شکل گیری و کم و کیف مفهوم اخلاق پیوندی دیرین و ناگسستنی با مفهوم پدر سمبلیک دارد. صورت بندی باید / نبایدها، خوب/بد ها و قانون که می توان گفش شالوده مرکزی مبحث اخلاق است در دوران رشد کودک بواسطه دخالت پدر سمبلیک در درهمآمیختگی رابطه مادر/کودک اتفاق می افتد.

پسوند سمبلیک از این جهت به پدر اضافه میشود که تاکیدی باشد برا اینکه این دخالت الزاما توسط پدر زیست شناختی و ژنتیک کودک صورت نمیگیرد و الزاما نیز فقط در کودکی صورت نمیگیرد. هر فرد، نهاد یا جایگاهی که این موقعیت نمادین را درون دستگاه روانی فرد اشغال کند نقش پشتوانه قانون و اخلاق را خواهد داشت. زمانیکه این نقش در سیستم روانی فرد شکل بگیرد در واقع اخلاق درونی شده است و بعدها حتی در غیاب نظارت ها و نهادهای بیرونی همچون پلیس و مذهب و … عامل نظارتی درونی و اصیل برای خواهد بود.

در اثنای این شکلگیری اما گاهی ایفای این نقش سمبلیک پدر بازداری میشود. در این شرایط به نحوی فرد بصورت سمبلیک گماشته و نوعی درآمیختکی و بی مرزی با او خواهد بود. بدین معنا و غول و دیوی بی شاخ و دم که مرز و قانون و اخلاق و حتی واقعیت را به جا نمیآورد. غول و «گولم» نیز که به نظر میرسد از ریشه زبانشناختی مشترکی باشند از خود قوه تشخیصی ندارند و گماشته میل دیگری.

در اسطوره گولم در غیاب نام خدا ( نام و جایگاه سمبلیک پدر) ، گولم دست به خشونت میزند. به عبارت دیگردر غیاب این جایگاه سمبلیک، اخلاق و قانون تا زمان حضور اجبارهای بیرونی رعایت میگردد. فضای مجازی به دلیل اینکه جایی است که در آن میتوان شاهد کمرنگ شدن نظارت بیرونی و نهادی و سست شدن چفت و بستهای نهادی بود عرصه بروز و ظهور و یا کتمان و غیاب این پدر سمبلیک است. جایی که پرده ها می افتد و غول
ها و گولم ها پا به صحنه میگذارند. گماشته های میل دیگری که آن کار دیگر میکنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *