احساست را قورت نده

راهی به جز خوردن  مواد غذائی برای کنار آمدن با احساسات خود بیاب

شما همیشه برای رفع گرسنگی غذا نمی­خورید و هنگام نگرانی، غمگینی و فشارهای روانی نیز چیزی می­خورید. در این حالت نه تنها فشار روانی کنترل نمی­شود بلکه ماجرا بدتر نیز می­شود. بدین ترتیب که وزنتان زیاد می­شود، احساس می­کنید بی­اراده هستید و اعتماد به نفستان را از دست می­دهید. این پرخوری عصبی و خوردن هیجانی؛ بیش از آنکه برای پر کردن شکم باشد برای ارضایِ نیازهای عاطفی است. به واقع شاید افزایش وزن، چاق شدن و خوش­اندام نبودن کمترین بهائی باشد که برای پرخوری عصبی پرداخته می­شود. وقتی تنها سلاح برای مبارزه با فشارهای زندگی باز کردن در یخچال و رفتن به سراغ خوراکی­هاست؛ در چرخه­ی معیوبی گیر می­کنید. در این چرخه­ی معیوب هرگز مشکل اصلی و واقعی زندگیتان حل نمی­شود. خوردنی­ها و غذاها ممکن است در لحظه باعث شوند کمی احساس آرامش کنید اما در واقع هرگز پاسخگوی گرسنگی عاطفی زیربنائی نیستند. شاید خودتان را دچار این مشکل نمی­دانید و پرخوری شما کاملا عادی به نظر می­رسد. شاید هم واقعا حق با شما باشد. پس نخست به این سوالات پاسخ دهید و ببینید که آیا شما دچار پرخوری عصبی و هیجانی خوردن هستید؟

  • آیا هنگام استرس بیشتر می­خورید؟
  • آیا وقتی که گرسنه نیستید هم چیزی می­خورید؟
  • آیا به هنگام احساس اضطراب، خستگی، تنهایی، عصبانیت و … برای اینکه حالتان کمی بهتر شود چیز می­خورید؟

اگر فکر می­کنید شما نیز گرفتار این رفتارها هستید نگران شوید اما هول نکنید. حتی می­توانید آن را به فال نیک  هم بگیرید؛ مثل وقتی که تب دارید. این تب گرچه ممکن است آزار دهنده باشد اما از سوی دیگر نشانه و دال بر وجود مشکل حل­نشده دیگری همچون سرماخوردگی، عفونت و یا سایر مشکلات است که بدون وجود تب؛ ناشناخته و خظرناک می ماندند. بنابراین پرخوری عصبی هم مثل تب گواه بر وجود مسئله­­ی درونی دیگری است.

مثلا شاید وقتی کودک بودید والدینتان موقعی که درد داشتید، بی حوصلگی می­کردید و یا حتی برای تشویق یا نشان دادن محبت به شما انواع خوردنی یا شکلات می­دادند و اکنون که بزرگ شده­اید خودتان نیز برای آرام کردن، خفه کردن و یا حتی دوست داشتنِ خویش همان کار را می­کنید.

شاید نخستین گام برای گذار و پشت سرگذاردن این رفتارهای نامناسب غذا خوردن، پیدا کردن و تشخیص موقعیت­هایی در زندگی است که پرخوری را در شما تحریک و راه­اندازی می­کنند. این موقعیت­ها در بیشتر موارد شامل غم، خشم، تنهایی، خستگی، کلافگی، شادمانی و … است. سپس در گام­های بعدی لازم است راه­ها و مجراهای دیگری برای تحمل اضطراب و افسردگی،  تجربه خشم، خستگی درکردن و نیز جشن گرفتن در زندگی شما جوانه بزنند. برای شروع می­توانید هفته گذشته خود را مرور کرده و مواردی  که باعث تحریک پرخوری عصبی و هیجانی خوردن در شما شده بود را  پیدا کرده و آنها را یادداشت کنید.

همواره به خاطر داشته باشید در پرخوری عصبی و خوردن هیجانی خلاء درونی خود را با خوردنی­ها پرمی­­کنید. جستجو وکشف این خلاء و نیز پرداختن به آن کلید حل مسئله است.

برگرفته از سایت شبگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *